بیانیه بنیاد پژوهش‌های زنان ایران

بوستون، ۲۰ نوامبر ۲۰۲۲ – «بنیاد پژوهش‌های زنان ایران» خیزش انقلابی زنان، جوانان و نوجوانان مدارس، اقوام گوناگون در ایران، دانشجویان و کارگران را که مهر زنان را در پیشانی خود دارد ارج می‌نهد و خود را بخشی از این جنبش می‌داند. این خیزش انقلابی که پرچمدارش زنان ایران هستند شعارش بر زبان مردمان در جای جای ایران جاری شده و در دو ماه گذشته از مرزهای ایران پرواز کرده و به کشورهای دیگر نشسته است. بی تردید این نخستین بار است که یک خیزش انقلابی و سیاسی-اجتماعی در یک کشور با شعار ‘زن، زندگی، آزادی’ – یکی از شعارهای این جنبش – مسئله زنان را مستقیم نشانه رفته است.

پس از قتل فجیع مهسا (ژینا) امینی توسط نیروهای گشت ارشاد ما شاهد انفجار خشم چهل وسه ساله مردم به تنگ آمده از استبداد و ظلم بوده ایم. این خیزش علیرغم سرکوب، دستگیری ها، شکنجه های طاقت فرسا و ‌‌کشتار بی امان جوانان و کودکان دامنه اش گسترده تر شده است. پس از ژینا عزیزان دیگری چون نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیل زاده، مهسا موگویی، حدیث نجفی، غزاله چلاوی، حنانه کیا، مینو مجیدی، اسرا پناهی، نیکا قائم مقامی، نگین عبدالملکی، پریسا بهمنی و صدها نفر دیگر به دست نیروهای بسیج، سپاه و لباس شخصی های رژیم به قتل رسیده اند ولی شعله های خشم هر روز بالاتر می رود و به شجاعت زنان و جوانان می افزاید.


اکنون می بینیم که آن جرقه هایی که با کارهای انجمن های سری زنان زمان مشروطه، بی بی استرآبادی ها و طاهره قره العین ها در ستیز با مردسالاری و نابرابری جنسیتی زده شد چه آتشی را به همه ایران و بیرون از ایران گسترانده است و مشعل هایی که پیشکسوتان روشن کردند از دستهای چندین نسل از زنان پیشرو، آزادیخواه و برابری طلب عبور کرده و به دست ندا، ژینا، نیکا، غزاله، حدیث و اسرا ها رسیده اند.
زنان ایران در دوره های گوناگون با افت و خیزها و با پرچم های چندگانه دراین صعود پردرد و غرورآفرین به مبارزه با دشمنان زن ستیز پرداخته واز قله های زیادی عبور کرده اند و اکنون این پرچم مبارزه به دستان پر قدرت الناز رکابی ها سپرده شده است تا پرچم مبارزات و دستاوردهای زنان را در قله های بالا تری به جای بگذارند و به قله های فتح نشده دیگر بیندیشند.
زنان ایران پس از شکست انقلاب ۵۷ جزو نخستین اقشار اجتماعی بودند که با هشیاری تاریخی، خصلت استبداد دینی مرد سالار و زن ستیز را به خوبی دریافتند و نخستین رویارویی شجاعانه را در ۱۷ مارس ۱۳۵۷ مصادف با هشت مارس روز جهانی زن در مقابل رژیم اسلامی رقم زدند. این حرکت مستقل با حضور اتحاد ملی زنان، زنان عضو سازمان های گوناگون و زنانی که هیچ تعلق سازمانی نداشتند و با شم قوی خود احساس خطر کرده بودند بر علیه حجاب اجباری برگزار شد و یک صفحه مهم از تاریخ جنبش زنان ایران را ورق زد. در این راهپیمایی، زنان در قامت پیشروان راه آزادی نگرانی های عمیق خود را از به
قدرت رسیدن یک‌ رژیم مستبد دینی زن ستیز، آشکارا با مردم در میان گذاشتند. افسوس که این هشدار جدی گرفته نشد و‌کابوس زنان به واقعیت بدل گشت و آنان در چهل و سه سال گذشته فشار مضاعف استبداد ولایت فقیه را زیر لوای شریعت و قانون در تمام عرصه های زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، هنری، تحصیلی و ورزشی همه جانبه تجربه کرده اند و حجاب به مثابه شمشیرمحوری ایدئولوژی این رژیم بر سرآنان نگاه داشته شده است.
اکنون زنان ایران صفحه تازه ای در تاریخ ایران و جهان باز کرده اند که جهشی کیفی را نشان می دهد و نوید دوران تازه ای که در آن زنان و ‌مردان جوان، فاصله ای نجومی با پنجاه روز پیش گرفته اند و نور درخشان این دوره جدید همه شهر ها و‌ روستاهای ایران را روشن کرده است. بنیاد بر این باور است که جنبش اخیر نوجوانان و جوانان زن در ایران در آستانه یک چرخش بزرگ کیفی در تاریخ مبارزات مردمان ایران و به ویژه زنان است و نشانه های بارز آن به شکوفه نشسته اند. برای نخستین بار در سپهرسیاسی-اجتماعی و فرهنگی ایران، زنان جوان و نوجوان و همراهان مردشان بر روی اهمیت آزادی فردی زنان، رفع تبعیض جنسیتی و برابر حقوقی زنان با مردان در تمامی عرصه ها دست گذاشته اند و این خواسته ها را در ارتباط تنگاتنگ با خواسته های عمومی تر که تمامیت رژیم را نشانه گرفته است طرح کرده اند.

این زنان در شعار های خود به خوبی نشان می‌دهند که مسئله شان فقط برعلیه حجاب اجباری نیست بلکه می گویند که برای نفس کشیدن به تغییر کل نظام، نابودی قوانین زن-ستیز و‌نابرابرآن و‌برقراری‌عدالت اجتماعی و داشتن تصویری روشن و با شکوه از آینده نیاز دارند. زنان جوان و دختران مدارس در کنار نسرین ستوده، نرگس محمدی، فاطمه سپهری، مادران پارک لاله، مادران خاوران، مادران دادخواه و
دیگر مبارزین قرار گرفته و افق سیاسی-اجتماعی و‌ فرهنگی تازه ای گشوده اند. زنان جوان ایران به شکوفه نشسته اند و رایحه زندگی بخش این جوانه ها، ایران و بیرون از مرزهای ایران را در بر گرفته است. این جنبش جوان وزنانه درون ایران با ایده ها،‌افق ها و حرکت های نو، اقشار دیگر جامعه را هم به میدان آورده وانرژی عظیمی را درتبعیدیان ایرانی بیرون از ایران آزاد کرده ‌و آنان را به جدی ترین و‌موثرترین رودررویی چهل و سه سال اخیر با حاکمیت مستبد جمهوری اسلامی کشیده است.
این انرژی دومینو‌وار در کشورهایی که ایرانیان زندگی می کنند بخش هایی ازمردمان آن کشور ها را هم به حمایت از خیزش انقلابی ایران واداشته است. اکنون زنان کشورهای دیگر می خواهند درس های تازه ای از زنان ایران بیاموزند. خیزش انقلابی زنان در کنار خیزش مردمان زحمتکش و رنجدیده ایران، اقوام گوناگون، کارگران، معلمان، دانشجویان، ‌پزشکان، پرستاران و کادرهای پزشکی، بازنشستگان، خبرنگاران و جامعه دگرباشان و در همبستگی با این خیزش ها آینده روشنی را در افق خود دارند. در میانه سومین سالگرد آبان خونین هستیم و با وجود اینکه دستگیری ها، شکنجه های بی وفقه و کشتارهای سهمگین ادامه دارند آبان ۱۴۰۱ رنگ و روی دیگری دارد. مردم از اوج گرفتن خود و افول رژیم اسلامی آگاه شده اند و جانفشانی های زنان و جوانان و اقشار دیگر درایران و ایرانیان اپوزیسیون در خارج از ایران، کفه مردم را در این ترازوی نبرد

سنگین و سنگین ترمی کند. ماشاهدیم که هفتم و چله های رفتگان و‌در یاد ماندگان عزیزمان به عرصه های تازه نبردتبدیل می شوند و در این خیزش انقلابی رو به گسترش می توان زنان جوان و نوجوان را در صفوف اول آن دید که برای پدید آوردن دنیایی نو که نظیرش را نداشته ایم در تلاشند و این بار در رهبری وسمت گیری این جنبش و به سامان رساندن آن نقش کلیدی دارند. بنیاد پژوهش های زنان ایران دست همه این زنان پیشرو و رزمنده را به گرمی می فشارد و آغوش خود را به سوی کودکان و مادرانی باز می کند که با شجاعت در سوگ عزیزان از دست رفته خود ایستاده اند


گلناز امین
بنیادپژوهش های زنان ایران
آبان ۱۴۰۱